دیکشنری
داستان آبیدیک
پیش آیند
english
1
Poultry Terminology
::
antecedent
واژگان شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
پیستون
پیستونی
پیسه
پیسواس
پیسک
پیسی
پیش
پیش پردازش
پیش آزمون
پیش آژیر
پیش آگهی
پیش آمد
پیش آمدگی داشتن
پیش آمدن
پیش آمده
پیش آیند
پیش آینده نگاری
پیش از
پیش از آن که
پیش از ازدواج
پیش از اسلام
پیش از ایست قلبی
پیش از این
پیش از تملیک عین یا منافع مال غیر منقول
پیش از تملیک ملک یا انتقال حق استفاده از منا فع آن
پیش از محاکمه
پیش از موعد
پیش اطفای حریق
پیش افتادن
پیش التهابی
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید